متولد ماه تیر

متن مرتبط با «سورپرایز شدم به انگلیسی» در سایت متولد ماه تیر نوشته شده است

چقدر خوبه که هستید...

  • عید امسال خونه مون شبیه هیچ خونه ایی دم عید نبود. رسما همه چی رو هوا بود و زندگی با خاک یکسان بود... عموها زنگ زدن دارن میایم عید دیدنی گفتیم نهههه زندگی مون داغونه هنوز نچیدیم گفتن نه ما میایم.مثلا اومدن عید دیدنی ولی به محض رسیدن آستین بالا زدن خونه رو ازین رو به اون رو کردن... خونه قبل از اومدنشون با بعد از رفتن شون زمین تا آسمون فرق کرد... , ...ادامه مطلب

  • هرجا جهان بریم بهت بگم "دوستت دارم"

  • اون روزی که رفته بودیم متین آباد وسط کویر که راه میرفتیم بهش گفتم "دوستت دارم" چند دقیقه گذشت گفتم چه خوب که روزی رسید که وسط کویر هم تونستم بهت بگم "دوستت دارم"به امید اون روزی که رو به روی برج ایفل بهت بگم دوستت دارم❤, ...ادامه مطلب

  • به استقبال رمضان...

  • میخواستم ماه رمضان مون با یک حس و حال خوب شروع بشه. بررسی کردم ببینم چه چیزی حال م رو خوب میکنه؟ به این نتیجه رسیدم وقتی خونه مثل دسته گل باشه حال من از همیشه بهتر میشه.در همین راستا خونه رو در حد عید تکوندم و خونه دقیقا همون بوی شب عید رو به خودش گرفته و همه چی برق میزنه. حالا با یک حال خوب میریم که روزه هامونو بگیریم به امید صبحانه عید فطر   , ...ادامه مطلب

  • بهترین 6 تیر :)

  • ماه رمضون که میشه ساعت خواب من به طرز وحشتناکی تغییر میکنه.یعنی کاملاً جای روز و شب تغییر میکنه. حالا توی این وضع واقعا تا دو شب بعد از ماه رمضون داغون شدم. 6تیر ساعت سه نصف شب بیدار شدم و این شکلی  به سقف خیره شده بودم دیگه خوابم نمیبرد. تا دید من بیدارم گفت میای بریم بام تهران؟گفتم این وقت شب؟فقط , ...ادامه مطلب

  • سورپرایز شد

  • تولدش شد! از هفته قبل گفته بودم یکی از دوستام دعوت مون کرده یه جایی برای شام واقعا فکر کرد دوستم دعوت مون کرده اون رستوران!صبح ش رفتم از بی بی کیک گرفتم و تحویل رستوران دادم بعد برگشتم خونه و آماده شدم با یه گل و کادو رفتم برم سمت تجریش.اول قرار بود باهم بریم که روز قبلش گفت باید بره جایی و خودش ازو اونجا یه سره میاد.بعد باز وسط روز زنگ زد من کارم تموم شد و میام خونه باهم بریم!ولی دقایقی بعد زنگ زد من برام کار تولید شده خودت برو من میام.با توجه به بارونی بودنِ دوازده آبان شلوغی وحشتناک خیابون هیچ ماشینی برای تجریش نبود و آخر رو آوردم به مترو!داخل مترو بودم که زنگ زد و گفت میاد مترو دنبالم یعنی باز قرار شد باهم بریم حالا هی میپرسید این جعبه ایی که دستت هست و توش گل بود ولی چون در داشت و پیدا نبود چیه؟منم هی میگفتم خالیه!خخخخ  بالاخره رسیدیم به رستوران و موقع ورود اسم مون رو پرسید که شماره میز رزرمون رو بگه منم فامیلی خودم رو گفتم!متعجب شد گفت دوستت دعوت کرده فامیلی توعه؟وقتی هم رفتیم سرِ میز دو نفره فهمید ماجرای دوست سرِ کاریهوقتی هم کیک رو آوردن تاااااااااااااازه فهمید عَ تولدشه که! وا,سورپرایز شدن,سورپرایز شدم,سورپرایز شدن عروس توسط داماد,سورپرايز شدن عروس,سورپرایز شدن محسن یگانه,سورپرایز شدن عروس,سورپرایز شدن مرتضی پاشایی,سورپرایز شدن داماد,سورپرایز شدن ارسطو,سورپرایز شدم به انگلیسی ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها